روزانه های یک مامان..
نازنین دخترم.... رویای کوچک شیرینممم سه فصل از زندگیت را در کنار هم پشت سر گذاشتیم.. سه فصل شیرین و پر از خاطرات رنگارنگ..خاطرات لحظه به لحظه بزرگ شدن و قد کشیدنت .. عروسک قشنگ خانه مان.. با گذشت هر روز برایمان عزیزتر می شود و شیرین تر..عزیزتر از جان و شیرین تر از عسل.. حالا دیگر هر روز صبح در خانه مان با صدای آواز بهشتی دخترکم آغاز میشود..که با دستهای کوچکش لبه تخت را گرفته و ایستاده..و با صدای بلند برایمان آواز میخواند و صدایمان می زند...که آهاااااااااای..اهالی خانه...کجایید؟!! و چه لذتی دارد..خوردن صبحانه چهار نفری...حلیم خوشمزه مامان پز..در کنار دو دلبرک شیرین زبانم...که لذت غذا خوردنشان به من حس...
نویسنده :
مامان مهنوش
12:19